به گزارش متادخت، کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان یک معاهده بینالمللی است که در 18 دسامبر 1979 در مجمع عمومی سازمان ملل متحد مورد پذیرش قرار گرفت و در سال 1981 به اجرا درآمد. این کنوانسیون زائیده پارادایم فمینیستی است که طبیعتا با چارچوبهای فکری اسلام همخوانی ندارد به دلیل همین اختلاف نظرها، ایران از پیوستن به این کنوانسیون خودداری کرده است.
کتاب کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان نوشته دکتر فریبا علاسوند، به نقد اصولی این کنوانسیون و ارائه دیدگاههای اسلام در حوزه فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و علمی زنان میپردازد تا این مسئله را به اثبات برساند که در اسلام زنان هیچگاه دچار محدودیت نبودهاند و مسئله فمینیسم یک پدیده کاملا غربی است که در زمینههای معرفتی، روانی و اجتماعی غرب تدوین شده است. ایشان پس از ارائه گزارش کوتاه از زمینههای پیدایش فمینیسم و گرایشهای آن به تبین و تحلیل و نقد کنوانسیون پرداخته است.
«ملت روم جزء اولين مللى است كه قوانين مدنى را وضع نمود (حدود 400 سال قبل از ميلاد)؛ با اين حال زنان را از موضوع قانونهاى انسانى خارج ديد. ملتى كه حقوق انسانى را براى مردان به بهترين شكل ممكن براى آن روزگار تدوين مىكند، چنان سيطرهاى به آنان در عرصه خصوصى خانواده مىدهد كه در سايه آن مىتوانند با صلاح ديد خود كمر به قتل همسر خويش نيز ببندند.
در اين ميان به دليل خروج زنان از حيطه قانون، هيچ دادرسى به شكايات آنها رسيدگى نمىكند و از هيچ حمايت قانونى برخوردار نيستند. گفتنى است كه زنان در امتهاى متمدنى نظير چين و هند، مصر قديم و ايران نيز وضعيت بهترى ندارند. در تمام تكاليف و وظايف شاق و شكننده با مردان شريكاند، اما از حقوق آنها برخوردار نيستند. علاوه بر آن كه وظايف مختص، نظير خانهدارى، بچهدارى و اطاعت از شوهر در همه اوامر او نيز به عهده آنان است. علامه طباطبايى(رحمهم الله) در اين باره مىنويسد: با اين وصف اوضاع زنان نزد اين ملل و طوايف، به هر حال، بهتر از وضعيت زنانى بود كه در قبايل غيرمتمدن زندگى مىكردند؛ چرا كه ديگر به قصد خوردن گوشت آنها، آنها را نمىكشتند…»
کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان
فریبا علاسوند