متادخت | روایت‌هایی فراتر از اندیشه

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ابعاد اجتماعی شخصیت حضرت زینب (س)

خطبه‌های تاریخی که ما از حضرت زینب در کوفه و شام یاد می‌کنیم، به شدت نقطه‌زن و منبعث از جامعه‌شناسی است و این نشان‌دهنده آن است که ایشان در یک فضای تربیتی جدی برای حضور اجتماعی قرار داشته‌اند.

به گزارش متادخت، نام حضرت زینب (س) در اذهان همواره گره خورده به واقعه کربلا و خطبه‌خوانی‌های آتشین آن حضرت در ایام اسارت است. اما شخصیت آن بانوی تربیت شده در مکتب امیرالمومنین و حضرت زهرا به طور قطع خلاصه شده در آن ایام نیست هرچند که بیشتر اسناد تاریخی موجود در مورد ایشان مربوط به بعد از واقعه کربلاست.

با این وجود با استناد به تلاش‌هایی که مورخین در زندگی اهل بیت داشته‌اند می‌توان اذعان کرد که ایشان حضور اجتماعی پررنگی در جامعه زمان خود داشتند و به فصاحت و بلاغت کلام شهره بودند و در خانه خود کلاس‌های تفسیر قرآن برگزار می‌کردند.

این بانوی بزرگوار سال‌ها در محضر پدر و برادرانشان کسب علم کرده و آن را در جهت تبین و روشن‌گری جامعه به کار می‌بردند. پس می‌توان ادعا کرد که حضرت زینب (س) زنی منغعل و خانه‌نشین نبوده‌اند که به طور ناگهانی و در کربلا به عرصه ظهور و بروز برسند بلکه ردپای تربیت توحیدی و منطبق بر زیست زن مسلمان در تمام دوران زندگی ایشان به چشم می‌خورد.

در همین رابطه و در سالروز میلاد فرخنده‌ این بانوی بزرگوار پای صحبت‌های سرکار خانم معصومه نصیری، دکتری علوم ارتباطات اجتماعی و دبیر کل باشگاه مدیریت رسانه و سوادرسانه‌ای یونسکو ایران، نشسته‌ایم تا  ابعاد اجتماعی شخصیتی حضرت زینب را مورد بررسی قرار دهیم.

 

  • شخصیت حضرت زینب (س) و فعالیت‌های ایشان در تاریخ چگونه بازگو شده است؟

متاسفانه ما در تاریخ بخش‌هایی از زندگی حضرت زینب (س) را به صورت مستند و با استنادهای واحد نداریم؛ حتی مورخین و راویان مختلف که زندگی نامه اهل‌بیت و جوانب آن را مورد بررسی قرار داده‌اند در پاره‌ای از موارد ادغام ندارند.

اما ما می‌دانیم که حضرت زینب (س) به واسطه تربیت توحیدی حضرت زهرا (س) و امیرالمومنین (ع) (و بیشتر امیرالمومنین (ع) چون در سنین کودکی حضرت زینب (س) مادرشان به شهادت می‌رسند)، وجوه شخصیتی خاصی را دارا بودند که این وجوه شخصیتی به هر حال قابل پرداخت هستند و همین هم باعث شده که القاب مختلفی مانند عقیله بنی‌هاشم، عارفه، موثقه، کامله، عابده و صفاتی از این دست که نشان دهنده‌ درایت، تدبیر و گونه‌ خاصی از مدیریت و درک مسائل بوده را درباره‌ ایشان ببینیم.

یکی دیگر از بارزترین صفات حضرت که استنادهای تاریخی بسیاری نیز در خصوص آن وجود دارد، اشاره به فصاحت زبان، شجاعت و تأثیرگذاری کلامی بوده که حضرت داشته‌اند.

همچنین در منابع مختلف آمده که ایشان مفسر و معلم قرآن نیز بوده‌اند و این کار را در راستای جهاد تبیین در زمان خودشان انجام می‌دادند و به آن می‌پرداختند؛ و به عقیده بنده آن چیزی که بیش از همه به عنوان زندگی قبل از حضور ایشان در عاشورا و حادثه کربلا باید به آن اشاره کنیم دقیقا همان زیست تبیین‌گری و روشن فکریِ غیرمنفعلانه ایشان به عنوان یک زن و یک بانوی تراز اسلامی در فعالیت‌های اجتماعی است.

 

  • این تبیین‌گری چگونه انجام می‌شده؟

تبیین مسائل به واسطه تفسیر قرآن، پرداختن به آیات و هر آن چیزی که ممکن بود در ذهن مخاطبین زمان خودشان به عنوان نقطه سوال برانگیز مطرح شود، آن هم با زبان تاثیرگذار و مبتنی بر جامعه‌شناسی و روانشناسی مخاطب که ناشی از همان ویژگی‌ها و تربیت اجتماعی مبتنی بر شجاعت، زهد و فصاحت در زبان حضرت است که با شهامتی که داشتند در عین حال به عنوان زن دانشمند و بلیغ شناخته می‌شدند.

در نتیجه می‌توانیم بگوییم نقش اجتماعی ایشان پررنگ و در عین حال عفیفانه بوده و اساساً از ابتدا شخصیتی خنثی یا بی‌اثر نداشتند و همواره سعی می‌کردند که در حوزه‌ فعالیت‌های خودشان با نگاه ولایت‌مدارانه و البته متناسب با زمانه خودشان، عمل  به تکلیف را سرلوحه کارشان قرار دهند که این عمل به تکلیف روزی خطبه کوفه و شام و حضور در دشت نینوا بوده و یک روز کلاس‌های تفسیر در مدینه و در هر برهه‌ای از زمان سعی کردند که این نقش تاریخی را با فهم تکلیف زمان خودشان به خوبی انجام دهند.

 

  • در منابع مختلف گفته می‌شود که همسر حضرت از تجار زمان و بسیار ثروتمند بودند؛ آیا می‌توان گفت مسیر زندگی ایشان پس از ازدواج متاثر از زندگی همسرشان شده است؟

در منابع مختلف به این نکته که همسر حضرت زینب (س) تاجر بودند و در بلادهای مختلف منزل‌هایی را داشتند و از وضعیت مالی بسیار خوبی در دوره‌ خودشان برخوردار بودند، اشاره شده است؛ اما اساسا زندگی منبعث از تربیت حضرت زهرا (س) و حضرت علی (ع) با زندگی تجملاتی همخوانی ندارد.

در کنار این مسئله منابع مختلف مطرح کردند که حضرت علی (ع) نیز فردی دارای تمکن مالی بودند، اما به جهت اینکه احساس تبعیض جایگزین حس عدالت در جامعه نشود، سعی می‌کردند که متناسب با مردم زمانه خودشان ساده زیستی را سرمنشا کارشان قرار دهند که فرزندانشان نیز مثل مردم لباس بپوشند، مانند آنان و حتی کم‌تر غذا بخورند و مثل آن‌ها زندگی کنند.

حضرت زینب (س) هم که تربیت یافته‌ شیوه‌ زیست و نگاه امیرالمومنین بوده‌اند قطعا نمی‌توانستند بی‌تفاوت به وضعیت موجود جامعه باشند و سعی می‌کردند زیستی منبعث از تربیت و رفتار اسلامی داشتنه باشند و اینگونه نبود که تحت تاثیر ثروت و حتی جاه و مقام قرار بگیرند یا توسط زندگی تجملاتی پس از ازدواج‌شان فریفته شوند.

 

  • حضور حضرت در کربلا و حماسه آفرینی در آن عرصه بزرگ همان بعد از شخصیت حضرت است که در مورد آن بیشتر شنیده‌ایم. اما چه مسیری سبب تربیت چنین روحیه‌ای شده است؟

بسیاری معتقد هستند که نگاه اسلام به زن نگاه منفعل، غیر قابل انعطاف و محدودکننده است، درحالی که مدل کنش‌گری حضرت زینب (س) چه در کربلا و بعد از واقعه‌ عاشورا و چه پیش از آن، نشان می‌دهد که یک سیستم تربیتی دقیق و جدی برای ایشان وجود داشته که معتقد است که زنان عنصر موثر زمانه‌ خودشان هستند و می‌توانند سازه‌های تربیتی و جریان‌ساز را در هر جامعه به حرکت در آورده و به سمت درست پیش ببرند.

خطبه‌هایی هم که ما از حضرت به عنوان خطبه‌های تاریخی کوفه و شام یاد می‌کنیم، به شدت نقطه‌زن و منبعث از جامعه‌شناسی و روانشناسی است و ردپای تسلط ایشان بر حوزه بلاغت و فصاحت در کلام و اثرگذاری در کوتاه‌ترین حالت ممکن ارسال پیام دیده می‌شود و این نشان دهنده آن است که ایشان در یک فضای تربیتی جدی قرار داشته‌اند.

خروجی این تربیت شخصیت مستحکمی مانند امیرالمومنین (ع)، خطبه‌خوانی تاثیر گذار فدک از حضرت زهرا (س)، زیست برادرشان امام حسن (ع) و قیام سید الشهدا است که محور اصلی آن تربیت توحیدی با المان‌های اصلی تسلیم نشدن در برابر ظلم، تشخیص حق و باطل، توانایی اقامه‌ حق، نه صرفا در کلام بلکه در عمل است.

 

  • در آن برهه که از صفات حضرت «عقیله العرب» بودن است، شرایط برای زنان جامعه چگونه بوده است؟

یکی از نقاطی که ما می‌توانیم ادعا کنیم دست برتر را در آن داریم این است که در زمانه‌ای که به حضرت زینب عقیله‌ عرب، عقیله‌ بنی‌هاشم، عقیله‌ مدینه و صفاتی که اشاره کردم اعم از موثقه، کامله و… نسبت داده می‌شد، اتفاقا زنان جایگاه بسیار پایینی در ذهن مردم اعراب داشتند و این فرآیند منبعث از نگاه رسول اکرم نیز هست.

ایشان در زمانه‌ای که دختران زنده به گور می‌شدند آن‌ها را رحمت خطاب می‌کنند و مانع زنده به گور شدنشان می‌شوند؛ و یا در زمانه‌ای که زنان کنیز انگاشته می‌شدند یا شیءانگاری درباره آنان مسئله‌ای جدی بوده، امیرالمومنین اداره‌ برخی امور و حضرت اباعبدالله پرچم‌داری پس از شهادت خودشان در صحرای کربلا را به حضرت زینب می‌سپارند؛ که این امر نشان‌دهنده درک نقش زن در اسلام ناب و احیاگری منزلت آنان است.

این نقاط تربیتی درخشان باعث شده که ما زنی عالمه، کامله و عقیله که نشان‌دهنده‌ قدرت و درایت یک زن در زمانه خودش است را داشته باشیم و به عنوان یک الگوی تمام عیار چه در زمینه معنویات و شخصیت فردی و چه در تأثیرگذاری اجتماعی داشته باشیم؛

اما متاسفانه در تعریف و معرفی این الگو موفق نبودیم و صرفا حضرت را در قاب اسارت پس از کربلا نشان دادیم که اگرچه بُعد بزرگ و تاثیرگذاری از زندگی ایشان است اما سایر ابعاد مترقی رفتاری، تربیتی و تأثیرگذاری ایشان به مثابه یک زن قدرتمند تربیت یافته‌‌ در مکتب اسلام ناب مغفول مانده است. امید داریم با فعالیت‌هایی که در حال شکل‌گیری است و تلاش‌هایی که انجام می‌شود این انتقال مفهوم، معنا و مدل رفتار اجتماعی به زنان و دختران جامعه ما اتفاق بیفتد.

 

ممنون بابت وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

 

پیشنهاد متادخت برای مشاهده: حضرت زینب (س) در واقعه عاشورا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط