متادخت | روایت‌هایی فراتر از اندیشه

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

جراحی لعنتی

از همان سال اول دانشگاه عاشقش شدم. قیافه و برورویی هم نداشت اما نجابتش برای من همه چیز بود. اولین‌بار یکی از اساتید خانم را واسطه کردم تا در جریان علاقه من به خودش قرار بگیرد، اما خیلی راحت دست رد به سینه‌ام زد...

به گزارش متادخت، تمام تلاشم را کردم تا چایی خوش رنگی بریزم، همه چیز بر وفق مرادم بود. بلاخره امیرحسین برای خواستگاری آمده بود و من حالاروی زمین بند نبودم. از همان سال اول دانشگاه عاشقش شدم. قیافه و برورویی هم نداشت اما نجابتش برای من همه چیز بود. اولین بار یکی از اساتید خانم را واسطه کردم تا در جریان علاقه من به خودش قرار بگیرد اما خیلی راحت دست رد به سینه‌ام زد. دو سال گذشت تا بلاخره راضی شد به خواستگاری بیاید، حالا دیگر مطمئن بودم که در دل او هم علاقه‌ای شکل گرفته است. شاخه گل رز قرمزی را کنار سینی گذاشتم و وارد پذیرایی شدم، مادر امیر حسین با لبخند سرتا پایم را نظاره کرد و زیر لب ماشالله گفت، احساس می‌کردم خون به صورتم هجوم برده، امیرحسین همچنان سر به زیر نشسته بود. چایی را که تعارف کردم مادر امیرحسین گفت:

  • حاج آقا اگر اجازه می‌دید بچه ها یه صحبت کوتاهی با هم داشته باشن.

پدر با دست به اتاق من اشاره کرد و گفت:

  • صاحب اختیارید.

وارد اتاق شدیم. امیر حسین خیلی آرام بود احساس می‌کردم چیزی ناراحتش کرده.

  • چیزی شده؟
  • نه چطور؟
  • احساس می‌کنم سرحال نیستید!
  • راستش رو بخواید آره، ذهنم مشغول حرفیه که می‌خوام بهتون بگم. الانم می‌خوام بدون مقدمه‌چینی حرفمو بزنم، راستش علاقه شما به من باعث شده که من هم به شما علاقه‌‍‌مند بشم در حالی که تصمیم داشتم هیچ‌وقت ازدواج نکنم. یعنی این که چطوری بگم! من مبتلا به هپاتیت ب هستم؛ وقتی 14 سالم بود یه عمل جراحی انجام دادم و متاسفانه خون آلوده به من تزریق شد.

هاج و واج نگاهش می‌کنم انگار زبانم بند آمده.

  • من پرس و جو کردم مشکلی برای ازدواج وجود نداره ولی باید یه مواردی رو حتما رعایت کرد. شما هم حتما با خانوادتون این مسئله رو مطرح کنید و خبرش رو بدید. الانم بیشتر از این مزاحمتون نمی‌شم.

بلند می‌شود و از اتاق بیرون می‌رود و من را با دلشوره‌هایم تنها می‌گذارد…

 

پیوست:

ماده۲۳ـ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مکلف است ظرف یک ماه از تاریخ لازم الاجراءشدن این قانون بیماری‌هایی را که باید طرفین پیش از ازدواج علیه آن‌ها واکسینه شوند و نیز بیماری‌های واگیردار و خطرناک برای زوجین و فرزندان ناشی از ازدواج را معین و اعلام کند. دفاتر رسمی ازدواج باید پیش از ثبت نکاح گواهی صادرشده از سوی پزشکان و مراکز مورد تأیید وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دال بر عدم اعتیاد به مواد مخدر و عدم ابتلاء به بیماری های موضوع این ماده ویا واکسینه شدن طرفین نسبت به بیماری های مذکور را از آنان مطالبه و بایگانی کنند.

تبصره ـ چنانچه گواهی صادرشده بر وجود اعتیاد و یا بیماری دلالت کند، ثبت نکاح در صورت اطلاع طرفین بلامانع است. در مورد بیماری‌های مسری و خطرناک که نام آن‌ها به وسیله وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تعیین و اعلام می‌شود، طرفین جهت مراقبت و نظارت به مراکز تعیین شده معرفی می‌شوند. در مواردی که بیماری خطرناک زوجین به تشخیص وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی منجر به خسارت به جنین باشد، مراقبت و نظارت باید شامل منع تولید نسل نیز باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط