به گزارش متادخت، یخ در بهشت مجموعهای داستانی است با قلم نویسندگان مختلف که روایتگر زندگی زنان، مادران، خواهران و همسرانی شده است که علاوه بر قهرمانپروری خودشان قهرمان پشت جبهه بودهاند. این مجموعه داستانی با دقت نظر از میان چهل داستان انتخاب شده است و از شاخصههای اصلی میتوان به این نکته اشاره کرده که نویسندگان همه داستانها زن هستند به همین دلیل توانستهاند از دریچه نگاه زنان بهتر حس و حال داستان را به مخاطب القاء کنند.
این مجموعه شامل دوازده داستان است که تمامی آنها از نثری روان و دل نشین برخوردار هستند. هر کدام از داستانها جذابیت خاص خود را دارد و با این که نویسندگان مختلف آنها را نوشتهاند اما داستانها به خوبی در کنار یکدیگر چیده شدهاند.
در ادامه بخش کوتاهی از کتاب را با هم میخوانیم:
«آخرین باز که چشمهایم را باز میکنم، چیزی جز سقف بلند نمیبینم، اینجا کجاست؟ نمیدانم. آخرین چیزی که به ذهنم هجوم میآورد دست و پای بستهام، و ساختمان هتل بغداد توی یکی از زیباترین خیابانهایش بود. خسته بودم. از فرودگاه تا خود آن هتل شیک خوابیدم؛ انگار که از هوش رفته باشم. هوا که گرم باشد و نشسته باشی توی یک مرسدس سیاه و بزرگ کولردار که رانندهاش در را با احترام برایت باز کرده است، کافی است که دیگر نگاهی به بیرون پنجرههای دودی نیندازی. جای پدرم خالی! همیشه میگفت علم با خودش احترام میآورد. پایم را که گذاشتم بیرون از ماشین گرمای هوا خورد توی صورتم. چشمهایم را بستم کاش پدرم بود و میدید که مثل ملکهها وارد هتل شدم! اسم هتل چه بود؟ یادم نمیآید. درد دوباره میپیچد توی کاسه سرم. آخرین چیزی که فهمیدم ضربهای بود که محکم خورد پشت سرم. بعد یکی دهانم را گرفت…»
اگر به خواندن کتابهای داستانی با محوریت زنان و مسئله جنگ علاقهمند هستید، شما را به خواندن این کتاب زیبا توصیه میکنیم.
یخ در بهشت
جمعی از نویسندگان