برید زندگی کنید

قاضی سرش را از روی برگه‌ها بلند کرد و به مرد نگاه کرد و گفت: - یعنی دلیلتون برای ازدواج مجدد بچه پسره؟ - بله آقای قاضی مگه ایرادی داره؟

به گزارش متادخت، مرد با صدای بلند خندید و گفت:

زن که بیشتر از کوره در رفته بود فریاد کشید:

من دارم کولی بازی در میارم؟ همه عالم و آدم می‌دونن مادرت دوره افتاده برات زن بگیره، آخه چرا خجالت نمی‌کشی؟

قاضی که شرایط دادگاه را دید محکم و قاطع گفت:

زن کمی خودش را جمع جور کرد و گفت:

آقای قاضی زندگیم داره از هم می‌پاشه، مادر این آقا دوره افتاده داره واسه ایشون میره خواستگاری، منم اتفاقی فهمیدم، البته خیلی اتفاقی هم نبود اینا انقدر پرو هستن که پاشدن رفتن خواستگاری دختر خاله من، هم می‌خوان آبروی من رو ببرن هم زندگیم رو نابود کنن.

قاضی رو به مرد کرد و گفت:

شما دارید می‌رید خواستگاری؟
مگه جرمه آقای قاضی؟ این خانم نمی‌تونه یه پسر به دنیا بیاره. الان چهار تا شکم زاییده همه دختر؛ من چیکار کنم؟ مادر من فقط یه پسر داره آرزو داره نوه پسرش ببینه، تازه کسی نخواست ایشون طلاق بده که، بشینه بالای سر دختراش زندگیشو بکنه چرا گیر داده به اون پیرزن.

قاضی سرش را از روی برگه‌ها بلند کرد و به مرد نگاه کرد و گفت:

یعنی دلیلتون برای ازدواج مجدد بچه پسره؟
بله آقای قاضی مگه ایرادی داره؟
بله ایراد داره! شما برای این که بتونی ازدوج مجدد کنی یا باید رضایت این خانم رو داشته باشی که از شکایت ایشون مشخصه که راضی نیستن و یا یه دلیل قانع‌کننده مثل ناشزه بودن یا بیماری صعب العلاج، ترک منزل، محکومیت زندان، اعتیاد، عقیم بودن. ایشون این مشکلات دارن؟

مرد سرش را پایین انداخت: