به گزارش متادخت، شاید برای شما هم دو راهی میان زن سنتی و زن مدرن یک چالش بزرگ باشد. جامعه سنتی علاقهمند است که زن را به خانه و خانواده محدود کند و راه را به سوی رشد اجتماعی ببندد، از سوی دیگر جامعه مدرن میخواهد زن را در قفسی از ظاهری زیبا زندانی کند و نیازهایی اساسی او مانند تشکیل خانواده و نفش مادری را انکار کند. به همین دلیل است که در هر دو نوع جامعه نیازی از نیازهای زنان نادیده انگاشته میشود. در جامعه ایران که در سالهای اخیر نه به معنای واقعی سنتی بوده است و نه مدرن، بسیاری از دختران جوان با این بحران دست به گرییان هستند. کتابهای مختلفی در این زمینه به رشته تحریر در آمده است که یکی از آنها کتاب سرکار علیه است کتابی که ما حصل تلاش مادری که چهار فرزند دارد و در رشته مطالعات زنان درس خوانده و دختری دانشجو که کارشناسی روزنامهنگاری است و بازتاب دهنده دغدغههای دختران نسل امروز است. ساختار کتاب در قالب روایت چیده شده است. روایتهایی جذاب و شیرین که مخاطبان را با خود همراه میکنند.
« از مادر
زمانی که دانشجو بودم خوابگاه دانشجویی جذابیت زیادی برایم داشت. وقتی دوستان خوابگاهی درباره نان و آشپزی در خوابگاه حرف میزدند، احساس میکردم زندگی در خوابگاه خاله بازی دختران دانشجو است. روزی هم که به من پیشنهاد شد شنبه شبها مشاور نمازخانه دانشگاه باشم تا دانشجویان مشکلات و دلتنگیهایشان را با من در میان بگذارند با میل قبول کردم؛ هر چند نگران این بودم که من چادر به سر با فاصله سنی زیاد از دختران جوان نتوانم اعتماد شان را جلب کنم و سنگ صبورشان باشم…
از دختر
ما برای چه درس میخوانیم؟ این سوال شاید دیرینهترین سوال زندگی من باشد. از اول دبستان که صبحها گریه میکردم و خودم را به مریضی میزدم تا به مدرسه نروم تا همین حالا. دقیقا همین حالی که دوره کارشناسیام رو به اتمام است و همه منتظرند خبر قبولیام را در کارشناسی ارشد را بشنوند اما واقعاً ما برای چه درس میخوانیم؟»
اگر شما هم با چالش زن ستنی و مدرن مواجه هستید حتما این کتاب را مطالعه کنید.
سرکار علیه
زهره عیسیخانی ، ریحانه کشتکاران