به گزارش متادخت، سر و گردنش را با اطوار خاصی تکان داد و گفت:
– یعنی خاک بر سرت مریم، یهکم عرضه نداری! هر کس دیگه جای تو بود تا الان بارش را بسته بود.
مریم فنجان قهوه را جلویش گذاشت گفت:
– این حرفا چیه که میزنی؟ درسته بهروز گاهی وقتا باهام بداخلاقی میکنه ولی اینجا قطعا از خونه بابام راحتتره با اون برادر معتادم.
چشمی برایش نازک کرد و گفت:
– همینطور احمقانه فکر میکنی که هیچی نمیشی! من که میدونم تو از این پیرمرده خوشت نمیاد و برای پول زنش شدی. ازش بکن برو برای خودت یه زندگی خوب درست کن لذتشو ببر.
مریم لحظاتی سکوت کرد. راست میگفت از اول هم بخاطر پول با بهروز ازدواج کرده بود.
– ببینم مهریهات چقدره؟
– چطور؟
– تو بگو؟
– 313 تا سکه
خودش را روی مبل جلو کشید فنجان قهوه را برداشت و در حالی که مزهمزه میکرد گفت:
– شنیدم یه قانونی هست که مرد تا وقتی مهریهات رو نده تو میتونی هیچ کاری براش انجام ندی، تازه مجبوره نفقهات رو هم بده. پول مهرت رو که گرفتی بعد ولش میکنی. میدونی با این پول چیکارها میتونیم بکنیم شاید اصلا رفتیم خارج از کشور.
مریم که انگار از حرفهایش خوشش نیامده بود گفت:
– منظورت اینه که من مهریهام رو بگیرم بعد با تو بریم صفا کنیم. خوب تو این وسط چیکارهای؟
چشمانش را درشت کرد و گفت:
– چقدر تو بیمعرفتی من دوستت هستم. یعنی نمیخوای دست منو بگیری؟
– تو چهجور دوستی هستی که میخوای خونه زندگی منو نابود کنی؟ من عاشق بهروز نیستم ولی همینجا راحتم، سرپناه دارم، خونه زندگی دارم هیچ چشمی دنبالم نیست.
با عصبانیت از جا بلند شد و گفت:
– خاک بر سر من که به فکر تو هستم!
و رفت.
پیوست:
ماده 1085 قانون مدنی: زن میتواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفای وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر این که مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.
ماده 1086 قانون مدنی: اگر زن قبل از اخذ مهر به اختیار خود به ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد قیام نمود دیگر نمیتواند از حکم ماده قبل استفاده کند معذلک حقی که برای مطالبه مهر دارد ساقط نخواهد شد.