متادخت | روایت‌هایی فراتر از اندیشه

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ماه خاتون

ماه خاتون داستانی مهیج است از یک عشق، عشقی که مسیر هدایت را برای دختری نازپرورده نورانی می‌سازد.

به گزارش متادخت، «امیر خسرو در برابر شیخ رافضی می‌ایستد و با صدایی آهسته می‌گوید:

  • کاش اظهار ندامت می‌کردی! کاش توبه می‌کردی! حتی به دروغ! کسی که از راز دل تو آگاه نبود؟ بگذار زبانت بگوید آری و دلت بگوید نه! چه عیبی داشت اگر مدح و تعریفی از شیخین بر زبانت جاری می‌شد؟ یا با یک دروغ جانت را می‌خریدی!

شیخ رافضی سری تکان می‌دهد و انگار هنوز خیال سخن گفتن ندارد. امیر خسرو، بی‌تاب، برابرش زانو می‌زند.

  • تو از راهی دراز برای علاج دختر من آمدی. آن چه تو کردی، صد طبیب نتوانستند و نکردند! من حیات ماه خاتون را به تو مدیونم.

صدایش می‌لرزد، و با تاسف و ندامت ادامه می‌دهد:

  • تو به دختر من زندگی بخشیدی و من مرگ را به تو بخشیدم! من پای فتوای مرگ تو را امضا نمودم، ای وای من!»

بخش کوتاهی از کتاب ماه خاتون پیش روی شماست. داستان زندگی دختر حاکم اصفهان که در زمان سلطنت صفویان به بیماری ناشناخته‌ای دچار می‌شود. پزشکان و حکما از درمان او عاجر می‌شوند که ناگهان پزشکی حاذق از کاشان سر می‌رسد. پزشکی که در واقع یکی از علمای مذهب تشیع است.

داستان در ادامه بر پایه مناظره و گفتگو میان این حکیم و یکی از فرزندان اُمرای اهل تسنن شکل می‌گیرد و حکیم به مرگ محکوم می‌شود و حالا این ماه خاتون است که می‌خواهد نقش خود را در داستان ایفا کند، او در تلاش است تا کسی که جانش را نجات داده از اعدام نجات دهد و در این مسیر از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کند.

این کتاب در واقع یک کتاب تاریخی مذهبی است و روایتی از دختری ثروتمند و نازپرورده که یک بیماری مسیر زندگی او را تغییر می‌دهد و چراغ هدایت را برای او روشن می‌گرداند. نویسنده تلاش کرده است تا روایتی جذاب را از دل تاریخ بیرون بکشد و در مقابل دیدگان مخاطب قرار دهد.

ماه خاتون

مجید پورولی کلشتری

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط