به گزارش متادخت، دختران و زنان بسیاری در دوران جنگ حضور داشتند که خاطراتشان میتواند نشاندهنده نقش فعال زنان در این دوران باشد. کتاب دختران اُ پی دی یکی از همین کتابهاست که خاطرات مینا کمالی یکی از دختران شجاع شهر آبادان را روایت میکند. مینا به همراه تعدادی از دختران دیگر به رغم ناامنی شهر، خطر را به جان خریدند، در شهر ماندند و به مداوای مجروحان و امدادرسانی مشغول شدند.
خاطرات مینا از دوران کودکی آغاز و لحظه به لحظه هیجان کتاب بیشتر میشود. پیروزی انقلاب، فعالیتهای گروههای خلق عرب در خرمشهر، مواجهه با منافقین و بسیاری از اتفاقات مهم دیگر از پنجره نگاه این دختر جوان به تصویر کشیده شده است. انتخاب نام کتاب نیز بر اساس شهرت مینا و دوستانش به دختران اُ پی دی در بیمارستان آبادان بوده است.
«مردادماه 1357 بود که اعلام کردند سینما رکس آبادان آتش گرفته است. وقتی این اتفاق افتاد، مهران رو به روی سینما توی شیرینیفروشی بود. مردم آبادان فیلم گوزنهای مسعود کیمیایی را تماشا میکردند که ناگهان دربهای اصلی سینما بسته میشود. چند نفری هم که نجات پیدا کردند، خودشان را از بالا به پایین پرت کرده بودند. بالاخره ماشین آتشنشانی بزرگی درب را میشکند و وارد میشود. میگفتند آتشسوزی کار خود رژیم و عمدی بوده است.
تابستان آن سال، یک سری از عکسهای شاه و فرح را از کتابها درآوردیم، برایشان شاخ گذاشتیم و آنها را سوزاندیم. مهران هم تعدادی اعلامیه آورده بود که نمیدانستیم آنها را کجا پنهان کنیم. شایعه شده بود که میخواهند خانهها را بگردند. تصمیم گرفتیم که آن ها را در ظرفشویی بسوزانیم…»
نویسنده قلم روانی دارد و سعی کرده است تا مهمترین جلوههای حضور زنان را در جبهه و پشت جبهه روایت کند. کتاب حاصل ساعتها مصاحبه حضوری با خانم کمالی است و نویسنده سعی کرده با چینش مناسب روند داستان را حفظ نمایند.
دختران اُ پی دی
لیلا محمدی