به گزارش متادخت، بیایید یک بازی سخت بکنیم، چشمهایتان را ببندید و تصور کنید فقط سه روز فرصت دارید برای دیدن. یعنی بعد از سه روز قوهی بیناییتان را از دست میدهید. اتفاق ترسناکی است، اما به آن فکر کنید. در این سه روز دوست دارید چه چیزهایی را ببینید؟ چه تصاویری در ذهنتان حک میکنید تا هیچ وقت آنها را از یاد نبرید؟ حالا همین طور که به این بازی دشوار فکر میکنید، خوب است با یک شخصیت آشنا شوید.
تا به حال نام هلن کلر به گوشتان خورده است؟ هلن یک دختر آمریکایی بود که در سال 1880 در آمریکا به دنیا آمد و در هجده ماهگی به خاطر ابتلا به بیماری مننژیت هم بینایی و هم شنوایی خود را از دست داد. تصور این مسئله برای ما شاید ناملموس باشد، او در یک دنیای تاریک فرو رفت، ولی این حجم از تاریکی او را مغلوب خودش نکرد. او با تمام قدرت ادامه داد و اولین فرد نابینا و ناشنوایی بود که توانست از دانشگاه فارغالتحصیل شود. هلن زمانی که دانشجو بود شروع به نوشتن کرد و این حرفه را 50 سال ادامه داد. هلن کتابها و مقالات زیادی را به چاپ رساند. حالا بیایید برگردیم به بازی سختی که در ابتدا با هم شروع کردیم. هلن کلر کتابی دارد با عنوان سه روز برای دیدن و در این کتاب، خودش را به جای شخصی میگذارد که سه روز بیشتر وقت ندارد برای دیدن و شروع به روایت داستانی جذاب میکند.
کتاب سه روز برای دیدن شاید تلنگری باشد برای ما که دیدن برایمان آنقدر عادی شده است که بعضی اوقات کاملا فراموشش میکنیم. خواندن کتاب سه روز برای دیدن را از دست ندهید، این کتاب حجم زیادی ندارد و زمان زیادی را از شما نخواهد گرفت اما چشمان شما را باز خواهد کرد.
سه روز برای دیدن
نویسنده: هلن کلر